91550444891625960483.jpg

فواصل حسينية

نام ما را ننویسید ، بخوانید فقط.................سر این سفره گدا را بنشانید فقط
آمدم در بزنم ، در نزنم می میرم...................من اگر در زدم این بار نرانید فقط
میهمان منتظر دیدن صاحب خانه ست..........چند لحظه بغل سفره بمانید فقط
کم کنید از سر من شر خودم را ، یعنی.........فقط از دست گناهم برهانید فقط
حُرّم و چکمه سر شانه ام انداخته ام...............مادرم را به عزایم ننشانید فقط
صبح محشر به جهنم ببریدم اما.......................پیش انظار گنهکار نخوانید فقط
پیش زهرا نگذارید خجالت بکشیم.................گوشه ای دامن ما را بتکانید فقط
حقمان است ولی جان اباعبدالله...................محضر فاطمه ما را نکشانید فقط
سمت آتش ببری یا نبری خود دانی..........من دلم سوخته گفتم که بدانید فقط
گر بنا نیست ببخشید نبخشید اما................دست ما را به محرم برسانید فقط

فواصل حسينية تصميمي



سرم خاک کف پای حسین است........................دلم مجنون صحرای حسین است
بود پرونده ام چون برگ گل پاک.................در این پرونده امضای حسین است
بهشت ارزانی خوبان عالم................بهشت من تماشای حسین است
به وقت مرگ چشمم را نبندید......که چشم من به سیمای حسین است
بهشت ارزانی خوبان عالم.................بهشت من تماشای حسین است
چراغ از بهر قبر من نیارید.......................چراغم روی زیبای حسین است
خوش آن صورت که در فردای محشر...............بر آن نقش کف پای حسین است
نترسانیدم از روز قیامت............................................قیامت قد و بالای حسین است


http://vardel.com/up/uploads/01_11132274034812.gif